
کتاب تعالی اگو اثر ژان پل سارتر
کتاب «تعالی اگو» نوشتهی «ژان پل سارتر»، فیلسوف نامآشنا و تاثیرگذار فرانسوی را «عادل مشایخی» به فارسی برگردانده است. مقدمهی «هستی و نیستی» نیز بهعنوان ضمیمه در این کتاب ارائه شده است. کتاب در دو فصل با عنوانهای «من و خویشتن» و «تقویم اگو» تدوین شده و در انتهای کتاب نیز به نتیجهگیری پرداخته شده است. در توضیح پشت جلد آمده است: «نظریهپردازان چپ افراطی گاهی اوقات بر پدیدهشناسی خرده گرفتهاند که گونهای ایدئالیسم است و واقعیت را در سیلاب ایدهها غرق میکند. اما اگر ایدئالیسم فلسفهی بدون شر آقای برونشویگ باشد، اگر ایدئالیسم فلسفهای باشد که تلاشش برای هضم و جذب ذهنی هیچگاه به مقاومت بیرونی برنمیخورد، فلسفهای که در آن رنج و گرسنگی و جنگ در گونهای فرایند کند وحدتبخشیدن ایدهها رقیق میشوند، هیچچیز نامنصفانهتر از این نیست که پدیدهشناسان را ایدئالیست بخوانیم. برعکس، قرنهاست که در فلسفه جریانی تا بدین پایه رئالیست را شاهد نبودهایم. پدیدهشناسان دوباره انسان را غرق جهان کردهاند و به اضطرابها و رنجهای او و همچنین به شورشهایش تمام سنگینیشان را بازگرداندهاند. متأسفانه، تا وقتی "من" ساختار آگاهی باقی بماند، همچنان میتوان بر پدیدهشناسی خرده گرفت که یک "آموزه-پناهگاه" است و قطعهای از انسان را از جهان بیرون میکشد و با این کار توجه را از مسائل حقیقی منحرف میکند. به نظر من این خردهگیری ناموجه خواهد شد اگر اگو به هستندهای دقیقا معاصرِ جهان تبدیل شود که وجودش همان ویژگیهای ذاتی جهان را دارد. همواره به نظر من چنین رسیده است که فرضیهی کار-پیشبَری به ثمربخشی ماتریالیسم تاریخی بههیچوجه نیازی به فرض پوچی که عبارت است از ماتریالیسم متافیزیکی ندارد. درواقع، برای اینکه شبه ارزشهای ذهنی محو شوند و اخلاق دوباره در واقعیت بنیان پیدا کند، هیچ ضرورتی ندارد که ابژه بر سوژه مقدم باشد. کافی است که [اگو] معاصر جهان باشد و دوگانگی سوژه-ابژه، که دوگانگیای صرفا منطقی است، برای همیشه میان دلمشغولیهای فلسفی ناپدید شود. جهان [اگو] را، و [اگو] جهان را نیافریده است، بلکه هر دو ابژههایی برای آگاهی مطلق و غیرشخصیاند و با این آگاهی است که اگو و جهان با یکدیگر در پیوند قرار میگیرند. برای بنیاننهادن یک اخلاق و سیاست مطلقا ایجایی به نحو فلسفی، به چیزی بیش از این نیاز نیست.» کتاب حاضر را انتشارات «ناهید» منتشر کرده است.