امروزه مسئله سوژه سیاسی همچنان یکی از اساسیترین پرسشها نزد فیلسوفان و نظریهپردازان سیاست است. بهطور خاص، در اندیشه مارکسیستی از آغاز با این پرسش مواجهیم که چه کسانی عاملان تغییرات اجتماعیاند و چگونه این سوژهها پدیدار میشوند. اما پس از گسترش انتقادات به مارکسیسم و رونق گرایشات پسامدرن، نظریه سوژه انقلابی مارکسیسم نیز اعتبار و محوریت خود را از دست میدهد. با پروبلماتیکشدن سوژه سیاسی در اندیشه پسامارکسیستی، متفکران پسامارکسیست میکوشند در چارچوب هستیشناسیهای غیرمارکسی به بازتعریف امر سیاسی و سوژه سیاسی بپردازند. اما فلسفههای سیاسی پسامارکسیستی و مواجهه انتقادی آنها با نظریهی مارکسیسم و مسئله شکلگیری سوژه، خود، نیازمند ارزیابی و بررسی انتقادی است که این کتاب به آن میپردازد.