یک معمای پیچیده و نفس گیر انتظار پسری را می کشد که هیچ دلش نمی خواست با دایی نَت در آخرین سفرِ آخرین قطار بخار حضور داشته باشد.
هریسون، برای لذت بردن از این قطار قدیمی و همچنین پیدا کردن دزد جواهراتِ مسافران، به یک دستیار باهوش و زبل نیاز دارد. کسی که هم قطار را خوب بشناسد، هم به اندازۀ خودش عاشق حل این
معما بشود…
یک مسافر قاچاق دستیار خوبی به نظر میرسد…