
کتاب بابا گوریو اثر اونوره دو بالزاک
رمان «باباگوریو» نوشتهی «انوره دو بالزاک» را «محمود اعتمادزاده (م. ا. بهآذین)» به فارسی برگردانده است. در این داستان زندگی مردی به نام گوریو روایت میشود؛ پدری خوب و دلسوز که از سرمایهی زندگیاش برای ازدواج دو دخترش آناستازی و دلفین چشمپوشی میکند. مترجم در بخشی از مقدمه آورده است: «برخی خواستهاند باباگوریو را فقط داستان پدر بدبختی بدانند که دخترانش فداکاری مداوم و محبت بیدریغ او را با بدترین ناسپاسی و حقناشناسی جواب میگویند. ولی این استنباط بسیار محدودی است از این اثر که به حق در ردیف بزرگترین و قویترین شاهکارهای فن رماننویسی جهان به شمار آمده است... مسالهای که ممکن است پیش آید این است که آیا بالزاک در این اثر خواسته جامعه عصر خود را محکوم کند که تقریبا به تمام جهت جامعه عصر ما نیز هست؟ گمان نمیرود نویسنده چنین قصدی داشته است. بالزاک اجتماع زمان خود را به عنوان واقعیتی میپذیرد و از آن دورتر نمیرود ولی آن را با نگاهی نافذ و موشکاف میبیند و به درستی تصویر میکند و اگر تصویر، محکوم کننده است، باید علت آن را در خود واقعیت جست.» در بخشی از داستان میخوانیم: «مثل همهی اشخاص کوتهفکر، مادام ووکر عادت داشت که از دایرهی حوادث بیرون نرود و در پی کشف علت آن نباشد. او میل داشت تقصیر اشتباه خود را به گردن دیگری بیندازد. از این رو وقتیکه این ضرر به او وارد شد سازندهی رشتهفرنگی را که مردی شرافتمند بود سرمنشا ناکامی خود تصور کرد و به قول خود از آن پس چشمش در مورد او باز شد.» کتاب حاضر را انتشارات «دوستان» منتشر کرده است.