آسانسور قلابی کتاب ششم از مجموعه ماجراهای بچههای بدشانس به قلم لمونی اسنیکت است. در این کتاب ویولت، کلاوس و سانی بودلر پیش دو قیم جدیدشان جروم و ازمی اسکوالر میروند .ازمی علاقه شدیدی به تو و بیرون بودن اشیا دارد که اصطلاح خاص او برای گفتن مد روز است. او مسئول فروش سال اجناس تو میشود. در این جاست که کنت الاف که تغییر قیافه داده و خود را آقای گونتر، مسئول حراج معرفی میکند سر وکله اش پیدا میشود. آنها باز هم سه قلوهای کواگمایر را میبینند و تلاش میکنند که آنها را نجات دهند اما ازمی اسکوالر به انها رودست میزند و با کنت الاف فرار میکند . آنها یک راه مخفی زیر زمینی بین قصر خودشان و آسمانخراش اسکوالرها پیدا میکنند که این هم بر معماهایشان اضافه میشود .