چشمانداز نابودی متقابل «هردو طبقۀ پیکارگر»، آنچه به آن انهدام جوامع انسانی و حمله به کثرت آدمیان گفتهاند، همان چیزی است که پرسش اولیۀ این نوشته حولش شکل گرفته است. در هر موقعیت تاریخیای که چنین امری رخ دهد، بازماندگان احتمالی میتوانند به کنکاش بپردازند که چه عواملی و با چه سابقهای دست به دست هم دادند که چنین شد. این کتاب در پی فهم آن است که چه چیزی امکان چنین امری را فراهم میکند؛ چه چیزهایی در جمعهای انسانی و در اسباب وجودیشان هست که این امکان را میدهد که به چنین سمتوسویی بروند. این پرسشی تاریخی و اجتماعی نیست: پرسشی از امکان است، و به این ترتیب پرسشی فلسفی.
لزوم چنین پرسشی از کجا میآید؟ ازآنجاکه موقعیتهای تاریخیای که مصداق منظور این پرسش هستند منحصربهفرد نبودهاند و به نظر میآید که نخواهند بود. در اینجا ادعا آن است که پرسشی در سطح کلی فلسفی دربارۀ زندگی جمعی میتواند به پاسخ یا پاسخهایی نزدیک شود که فایدۀ معرفتی خاص خود را دارند: چنین پاسخهایی به این کار میآیند که نشانمان دهند باید نگران چه الگوهایی در زیست اجتماعی باشیم؛ بهتعبیری نشانمان میدهند که کدام عناصر معمولی در همین زندگیهای در جریان حاملان بالقوۀ خودویرانگریاند.