کتاب سنگ و آفتاب اثر زیتون مصباحی‌نیا انتشارات خوانه

در 7 قصه‌ی این کتاب، زبان بر مرز راه می‌رود: خطی باریک بین زبان‌ورزی که جغرافیایی مردانه بوده است و سادگی که تمهیدی روایی است. جدا از این، نویسنده، که از افسون شاعرانگی هیچ‌وقت مصون نبوده است، در سنگ و آفتاب مراقبت کرده تا این شاعرانگیِ زورآور را به نفع روایت داستانی و ساختن آدم‌ها و فضاها و زمان‌ها مهار کند‌. آدم‌های «سنگ و آفتاب»، از مرد صافکاری که از صداها خسته است و می‌خواهد به بی‌صداییِ محض برسد تا زن و شوهری که پنج‌شنبه‌ها در بهارخواب سریالِ «صحنه‌هایی از یک ازدواجِ» برگمان می‌بینند، آدم‌هایی‌اند که شاید، بیش از آن‌که از بیرون گرته‌برداری شده باشند، خودشان را از درون، در محاصره‌ی کلمات و در میانه‌ی یک معماری، پیدا می‌کنند.