الکس بعد از به درک واصل کردن اولین مرگ پیما در نیویورک، برای پیدا کردن مادرش مجبور می شود عازم سفری بسیار خطرناک شود. او همراه بهترین هم کلاسی اش رن به لندن می رود؛ جایی که اتفاقات خارق العاده و عجیبی مثل باران قرمز، ناپدید شدن آدم ها و دزدی از قبرها در حال وقوع است. آنها برای تحقیق به قبرستان مرموز و ترسناک هایگیت می روند تا به قبرهایی که از آنها دزدی شده نگاهی بیندازند که ناگهان در خیابان مصرِ آنجا با یک مرگ پیمای دیگر مواجه می شوند...