سایر توضیحات : از سری کتابهای شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید(2)
90 داستان کوتاه برای وداع با زندگی جهنمی و آفرینش بهشت بر روی زمین
دو روز مهم در زندگی ات وجود دارد :
روزی که متولد شده ای و روزی که پی می بری چرا متولد شده ای
از سری کتابهای شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید(2)
90 داستان کوتاه برای وداع با زندگی جهنمی و آفرینش بهشت بر روی زمین
دو روز مهم در زندگی ات وجود دارد :
روزی که متولد شده ای و روزی که پی می بری چرا متولد شده ای
نویسنده
مسعود لعلی
مردی با خود زمزمه کرد :خدایا با من حرف بزن
یک سار شروع به خواندن کرد
اما مرد نشنید
فریاد بر آورد :خدایا با من حرف بزن ، آذرخش در آسمان غرید
اما مرد گوش نکرد
مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت :خدایا بگذار تو را ببینم
ستاره ای درخشید
اما مرد ندید
مرد فریاد کشید : یک معجزه به من نشان بده، نوزادی متولد شد
اما مرد توجهی نکرد
پس مرد در نهایت یاس فریاد زد:خدایا مرا لمس کن و بگذار بدانم اینجا حضور داری
در همین زمان خداوند پایین آمد و مرد را لمس کرد
اما مرد پروانه را با دستش پراند و به راهش ادامه داد