رابینا به اولین جشن تولد زندگی اش دعوت می شود او برای رفتن به مهمانی برای بازی ها و سرگرمی ها و خوردن کیک و شیرینی و چیزهای دوست داشتنی دیگر لحظه شماری می کند . اما مادرش اصلا نمی داند جشن تولد چیست و برایش تازگی دارد. او اصرار می کند رابینا خواهر کوچکش را با خودش ببرد. رابینا فکر اینجایش را نکرده ولی چاره ی دیگری ندارد...